فیلم لاست

یک نویسنده جوان ، خود را وارد زندگی یک تهیه کننده تئاتر می کند و...

جو و کاترین (تریسی و سیدنی) در آستانه ازدواج اند . اما چون پول کافی در بساط ندارند , دست نگه می دارند تا اوضاع بهتر شود . پس از چندی , موقعی که جو با دست پر باز می گردد تا به نامزدش ملحق شود , او را اشتباها به جای یکی از اعضای باند آدم ربایی دستگیر و تا زمان تشکیل دادگاه روانه زندانی موقتی در کلانتری می کنند . خبر دستگیری دهان به دهان در شهر می پیچد . مردم خشمگین به محل نگهداری متهم حمله می کنند و به رغم تلاش مقامات قضایی برای دفاع از او (که جرمش هنوز اثبات نشده ) ساختمان کلانتری را به آتش می کشند تا او را بکشند و….

یک نجات غریق که از استرس پس از سانحه رنج می برد، با زن اغواگر زیبا و مرموزی با یک نقاش نابینا برای ازدواج با او درگیر می شود.

یک مجرم سابقه دار بدشانس متوجه می شود که متهم به سرقت از یک خودروی حمل پول شده است.وقتی به دلیل نبود مدارک کافی آزاد می شود،تصمیم می گیرد مسئول این اتفاق را پیدا کند و...

در طی یک سانحه ای هوایی که سبب می شود. یک پلیس و زندانی به مزرغه دور افتاده ای کشیده شوند،جای که پدری و دخترش پیچیدگی تازه ای به ماجرا می دهند.

“ادی ویلیس” نویسنده سابق مقاله های ورزشی که روزگار خوبی را نمی گذراند، توسط “نیک بنکو” استخدام می شود تا کشف اخیر او، پدیده ای اهل آرژانتین را به همه معرفی کند و…

وینسنت پری (هامفری بوگارت)، متهم به قتل همسرش، از زندان سن کوئنتین در منطقه سان فرانسیسکو می‌گریزد و تحت حمایت “آیرین جانسن” (لورن باکال) قرار می‌گیرد. سپس با جراحی پلاستیک چهره‌اش را عوض می‌کند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند. وینسنت یه آیرین علاقه‌مند می‌شود و ...

« گاى » ( گرینجر ) ، قهرمان تنیس ، در قطار با مردى به نام « برونو » ( واکر ) آشنا می‏شود که پیشنهاد عجیبى به او می‏دهد : « برونو » همسر « گاى » را بکشد و « گاى » هم در عوض پدر « برونو » را بکشد.

دختر جوانى به نام « چارلى » ( رایت ) علاقه‏ ى بسیارى به دایى‏ اش ( کاتن ) دارد که او هم « چارلى » نامیده مى‏ شود. دخترک که رابطه‏ اى پراحساس و عاطفى با دایى دارد به رفتارش مشکوک مى‏ شود و خیلى زود با کمک کارآگاهى خصوصى ( کئرى )، در مى‏ یابد که او همان قاتل بى‏ رحم زنان بیوه است که پلیس مدت‏هاست در جست‏ و جوى او است.

یک قاتل سریالی دست به قتل زنان در لندن زده و هر قتل را با فرستادن شعری رمزنگاری شده برای پلیس پیش از ارتکاب معرفی می کند و...