فیلم لاست

در راه رسیدن به بزرگ‌ترین مسابقه زندگی‌اش، یک ماشین مسابقه‌ای تازه‌کار در یک شهر مخروبه سرگردان می‌شود و می‌آموزد که برنده شدن همه چیز در زندگی نیست.

سوگاتا، مردی جوان، تلاش می‌کند تا مفاهیم ظریف و معنای جودو را بیاموزد و با این کار چیزی از معنای زندگی را یاد می‌گیرد.

ویل اسمیت در این فیلم یک قهرمان بزرگ در شهر است که زندگی سختی دارد و به دلیل یک رابطه مشکوک با همسر مردم ، از چشم مردم شهر افتاده است و او سعی می کند که دوباره شهرت و شخصیت خود را باز گرداند و در نزد مردم دوباره همان قهرمان قبلی شود …

چیهیرو در یک فروشگاه کوچک بنتو در کنار ساحل به نام نوکونوکو بنتو کار می کند و به چهره ای محبوب در شهر تبدیل می شود.

داستان این فیلم، در مورد "جون شیک" جوان کره ای است که در مزرعه پدربزرگ دوستش «تاتسو» کار می کند. او رویای شرکت در المپیک توکیو، بعنوان یک دونده ماراتون را دارد، اما با آغاز جنگ، او و دوستش هر دو مجبور می شوند در ارتش نام نویسی کنند…

پس از حمله ناگهانی به MI5، جانی انگلیش، مطمئن ترین و در عین حال بی هوش ترین جاسوس بریتانیا، تنها جاسوس بریتانیا می شود.

آیاکو متهم به قتل شوهر دانشگاهی بزرگترش در هنگام بالا رفتن از کوه است. آیاکو ظاهراً با تأیید شوهرش رابطه نامشروع داشت و این امر دادگاه را پیچیده می کند.

داستان فیلم با برآمدن هیولاهایی غول پیکر به نام کایجو از دریاها آغاز می شود . انسانها برای مبارزه با کایجوها ، روبوت هایی به نام جَگِر می سازند که این روبوت ها از طریق ارتباط عصبی با دو انسان کنترل می شوند …

به درخواست او، خواهر حساس یک مشاور املاک از خانه ای که قصد فروش آن را دارد بازدید می کند تا با نفرین ساکنان آن روبرو شود.

یک تفنگدار نیروی دریایی و یک راهبه که هر دو در جزیره ای در اقیانوس آرام گرفتار شده اند، آرامشی در ارتباط با هم پیدا می کنند و انتظار پایان جنگ را می کشند …